قرن بیست ؛ از فروید تا لوکاچ
نصرت شاد نصرت شاد

 

          لیبرالهای غرب - ، و شاهکارهای قرن .

 

 

 

  " کتاب های قرن " ، اثری است پانصد صفحه ای  ، نوشته والتر ارهارت ، که در سال 2000 و در پایان قرن بیستم میلادی منتشر شد . در این کتاب به 21 نویسنده قرن گذشته و آثار مهم آنان اشاره میشود ؛ از آنجمله آثاری از – فروید ، هوسرل ، اشپنگلر ، هایدگر ، ویتگنشتاین ، ماکس وبر ، کارل شمیت ، سارتر ، آدرنو ، سیمین دبوار ، لوکاچ ، فوکو ، دریدا ، هابرماس ، گادامر ، و غیره .

در کتاب فوق به نقد و معرفی کوتاه آثاری مانند – تعبیر خواب ، زوال و سقوط غرب ، اقتصاد و جامعه ، این سو و آنسوی هستی و زمان ، مفهوم سیاسی ، انسان ، هستی و نیستی ، دیالکتیک روشنگری ، نابودی عقل ، حقیقت و متد ، ساختار انقلابات علمی ، جنس دیگر ، جامعه و اجتماع ، و غیره  نیز پرداخته میشود .

این ها آثاری از صد سال اخیر در غرب بودند که از مکاتب پوزیویتیسم تا پسا ساختارگرایی – و از اگزیستنسیالیسم تا تئوری سیستم ها را معرفی میکند . کتاب مذکور نگاهی فرهنگی علمی به عقب است چون در علوم فرهنگی آثاری هستند که خط دهنده فکری اقشار روشنفکر جامعه می باشند .

طبق ادعای منقدین لیبرال یکی از شاهکارهای پرخواننده و موثر قرن گذشته کتاب " تعبیر خواب " فروید است که در سال 1900 میلادی منتشر شد . این کتاب هرمنوتیکی در شاهراه بسوی ضمیر ناخود آگاه بود  که در اصل برای شناخت  آنست . فروید روشنگر که خود یک آته ایست است میگوید باید این کتاب را همچون متنی مقدس تفسیر کرد .

در مقدمه کتاب، فروید شعر ورژیل را انگیزه کتاب دانسته که میگوید " گرچه ما نتوانیم مسیر رودخانه را عوض کنیم ولی در عمق آن باید حرکتی بوجود آورد " . تعبیر خواب را  غالبا ترجمه آن نیز معنی کرده اند . متن در زبان لاتین یعنی چیزی " بافته شده " . فروید مدعی است که  تعبیر خواب ما را نه بسوی هدفی الهی یا سیاسی بلکه بسوی روان انسانی یعنی ضمیر ناخود آگاه هدایت می نماید .

نظریه تعبیر خواب فروید هرمنوتیکی و روشنگرانه است . خواب بدون اینکه خود حقیقت باشد میتواند حقیقت را نشان دهد یا ما را بسوی آن هدایت کند . از طریق  تعبیر خواب و رویا، میتوان روانشناس شد چون آن یک شاهراه روان پژوهی است .

معلمان فروید در آغاز ارسطو و نیچه بودند که پیرامون خواب و رویا نظراتی داده بودند . فروید به رد ادعای فلسفه غرب میپردازد که مدعی بود به تمام معماهای جهان ، جواب داده است . او خود مدعی بود که معمای  مرد بودن را از طریق عقده ادیپوس که بشکل خواب یا مشکل روانی ظاهر میشود حل کرده است . به  گزارش دین یهود یوسف در خدمت فرعون تعبیر خواب می نمود و فروید خود اجدادی یهودی داشت .

از جمله آثار او – موسی و دین احدیت ، نارضایی در فرهنگ ، تجسسی در باره هیستری ، پیرامون روان پژوهی ، من و ضمیر آن ، تاریخ جنبش روان پژوهی ، بخشی از روانشناسی ، و درسهایی در باره ورود به روانشناسی ، هستند . فروید در کتاب " اشاراتی به نظریه و علل تعبیر خواب "  اشاره ای به غیرقابل ترجمه نمودن رویاها دارد ؛ همانطور که بعضی از اشعار را نیز نمی توان معنی و ترجمه نمود .             -----------------------------------------------------------------

 

       کتاب " نابودی عقل " اثر جرج لوکاچ در سال 1954 منتشر شد . خوشبینی پیشرفت در این کتاب بر اساس نظرات تاریخ هگل است . این کتاب که انتقاد از ایدئووژی هاست به نقد فلسفه بورژوایی بعد از هگل و نابودی عقل در دوره امپریالیسم میپردازد .

لوکاچ در این کتاب نیچه را پیشگام فلسفه ارتجاعی بورژوایی میداند . در نظر او هیچ ایدئولوژی بی تقصیر نیست ؛ از آنجمله مارکسیسم و نیچه گرایی . این کتاب یک نوع تاریخ فلسفه و انتقاد از فلسفه بورژوایی است . لوکاچ در آنجا به افشاگری تمایلات ارتجاعی در فلسفه غرب نیز میپردازد . او خرد گریزی مدرن را توصیف میکند که در حوزه فلسفه ، به روی کار آمدن هیتلر ختم میشود .

به نظر لوکاچ در تمام جریانات غیرمارکسیستی تاریخ فلسفه در قرون 19 و 20 مانند نظرات شلینگ ، شوپنهاور ، کیرکگارد ، نیچه ، دیلتای ، زیمل ، شلر ، هایدگر ، یاسپارس ، ماکس وبر ، و غیره در مسیر فاجعه جنگ جهانی دوم بی تقصیر نبوده اند .

در مارکسیسم، پایان تاریخ که در تفکر هگل پیش بینی شده بود تبدیل به رسالت طبقه کارگر و نجات بشریت شد . بعضی ها تاریخ را همان عقل تعریف کرده اند . به نظر لوکاچ فلسفه چیزی نیست غیر از انعکاس ایدئولوژی که بشکل جنبش مبارزه طبقاتی عملی در آمده .

لیبرالها اشاره میکنند که فلسفه نیچه بعدها به نازیسم و فاشیسم و فلسفه مارکس سرانجام به استالینیسم و پول پوتیسم ختم گردید . نازیسم بصورت حکومت بورژوایی سرمایه داری در مرحله امیریالیسم اجباری بود . لوکاچ در پایان کتاب " نابودی عقل "  در سال 1953 مقاله " خرد گریزی بعد از جنگ جهانی دوم " را جا داد . او سیاست امپریالیستی آمریکا را نوع خشن تر از جنگ طلبی نازیسم علیه کمونیسم معرفی نمود .

بلندگوهای لیبرالیسم امروزه گاهی اشاره میکنند که بهتر است کتاب " دیالکتیک روشنگری "  هورکهایمر را کتاب قرن نامید و نه کتاب " نابودی عقل " لوکاچ را . و برای مطالعه پایان فلسفه کلاسیک آلمان ، کتاب " از هگل تا نیچه " نوشته کارل لویس را توصیه میکنند که در سال 1939 منتشر شد .  در عوض کتاب " تاریخ آگاهی طبقاتی " لوکاچ را که در کشورهای بلوک شرق سابق معروف شد ، کتاب قرن میدانند . این کتاب معرفی جامعه شناسی فلسفی یک روانشناسی اجتماعی  از آگاهی و فرهنگ بورژوایی بود .

لوکاچ نشان میدهد که چگونه فلسفه در جوامع سرمایه داری به صورت صنعت و تولید فرهنگ مبتذل بورژوایی در آمده و دکان سیاسی جهانبینی ها شده، یعنی چگونه فلسفه جهانبینی ها به فرهنگ عامیانه نظری و تبلیغاتی تبدیل گردیده .

منقدین دانشگاهی لیبرال مینویسند انگار که لوکاچ به تاثیر فیلسوفان روی آگاهی عمومی زیاد اهمیت میدهد، گرچه مثال شوپنهاور و نیچه به دلیل خاصیت و نقش فرقه گرایانه شان با سایر فیلسوفان فرق دارند .

طبق نظر آنها از شیئی شدن ساختار آگاهی ، فلسفه مدرن انتقادی بوجود آمد . در کتاب " تاریخ آگاهی طبقاتی " لوکاچ فلسفه زندگی بورژوایی ، ساده لوحانه بصورت مارکسیسم در آمده یعنی انگار که نویسنده، عنوان فلسفه زندگی را فقط با مارکسیسم عوض کرده است .

 

منبع –

Jahrhundertbuecher , grosse Theorien , Walter Erhart , Herbert Jaumann ,j.2000,

 S . 14-38 , und 262 - 278


April 11th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي